حـریم آســــــمانی

حـریم آســــــمانی

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
حـریم آســــــمانی

حـریم آســــــمانی

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

خداوندا

خداوندا


ایمانم را به کامل ترین مراتب ایمان برسان


و یقینم را برترین یقین قرارده


و نیتم را به بهترین نیتها


و کارم را به نیکوترین کارها منتهی گردان

نجوایی حزین


چه غریبانه

دلم..

میل...

شهادت.‌‌..

دارد .....

گنده تر از دهانت که حرف بزنی 

یکی قهرش می گیرد وچیزی می گوید 

وتو مجبوری شرمنده شوی یا سکوت کنی  

سکوتی معنا دار وشکننده 

تراوشهای ذهنم بال گشوده واز سرزمین یادها کوچ کرده اند 

ومن مانده ام حزین تر از همیشه در حسرت یک نگاه جانانه 

نگاهی پر از فریاد عشق 

ضجه های انتظار را شمرده ام گویی اسمان دل من 

همیشه ترک دارد وچاره ودرمانی ندارم جز صبر 

صبر برهمه ی آنچه در نهانخانه ی قلبم می گذرد

وروحم را می آزارد 

 اللهم لا تکلنی إلی نفسی طرفة عین أبدا 

وعده الهی

نتیجه تصویری برای ان الله لا یخلف المیعاد

وعده مغفرت و أجر عظیم

یکی از وعده هایی که خداوند به مۆمنین داده است، وعده مغفرت و أجر عظیم می باشد، قرآن در این باره می فرماید:

« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیم‏ »[ مائده/9]

«خداوند، به آنها که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، وعده آمرزش و پاداش عظیمى داده است »

فریب خورده

نتیجه تصویری برای گنهکار

فریب خورده ی نفس

فقَصَّرَ ... وَ تَعَاطَى مَا نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْرِیراً

خدایا ! بنده ی گنه کار … از سر فریب ، آنچه از آن نهى نموده‏اى، انجام داده

صحیفه سجادیه

انسانم ارزوست


ﺧﺎﻧﻢ ﺳﻔﻴﺪ ﭘﻮﺳﺖ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﻪ ، در ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯﻫﺎﻯ پرازدحام ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰ ﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ ،

 ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ چوکی اش، ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁن ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﻯ ﻛﺮﺩ . ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻧﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻯ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﻮﺩ

 ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﻴﺸﺪ !! ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻮﺭﺍ ﺧﺪﻣﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﻴﺰﻧﻪ 

ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻴﻜﻨد ، ﺧﺎﻧم ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻛﻨﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﻧﻴﺴﺘﻢ .

ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﮔﻔﺖ : ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪهید ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺩﻳﻜﺮ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻟﻴﺴﺖ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺑﻜﻨﻢ ،

 ﺑﻌﺪ از ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﻴﭻ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﻴﺴﺖ ... 

ﻭﻟﻰ ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎﻝ ﺑﺎ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺻﺤﺒﺖ

ﻣﯿﮑﻨﻢ ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ، ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ 

ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺋﻰ

 ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺟﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺍﺯﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻧﻴﺴﺖ ،

ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻰ ﻫﻢ ﻧﺸﺎﻧﺪﻥ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ، ﻳﻚ ﺟﻨﺠﺎﻝ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻣﻰ ﻏﻴﺮﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺴﺖ !!

ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺍﺯ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .

ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺳﯿﺎﻫ ﭙﻮﺳﺖ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .

ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺟﻮﺍﺑﻰ ﺑﺪﻫﺪ ، ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫﻤﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﻧﻤﻮﺩ 

ﻭ ﺑﺎ ﻟﺤن ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺍﻯ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﻯ ﻣﺤﺘﺮﻡ ..! ﺍﮔﺮ ﻟﻄﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﺷﺨﺼﻰ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺟﻤع ﻛﻨﻴﺪ

 ﺗﺎ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﭘﺮ ﺭﻓﺎﻩ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﻢ ... ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺟﻨﺎب ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ، 

ﺍﺻﻼ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ ﻭ ﻧﺎ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﺪ !! 

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻼﺕ، ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﻛﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩﻧﺪ،

 ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺭا ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﻯ ﻃﻮﻻﻧﻰ ﺗﺎﺋﻴﺪ ﻭ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ،

 ﻭ ﺁﻥ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺶ ‏( ﺩﻧﯿﺲ ﮔﻮﺭﺍﻟﯿﺪﻭ ‏) ﺑﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻛﺖ ﺯﻳﺒﺎ 

ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳِﻤﺖ ﺭﺋﻴﺲ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪ .

 ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ2016 ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻟﻮﺣﻬﺎﯼ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﻓﺘﺮ ﮐﺎﺭﺵ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ.

ﺍﻧﺴﺎﻧﻢ ﺁﺭﺯﻭﺳﺖ ...!


ﺯﻧﺪﮔﯽ_ﯾﮏ_ﻋﺎﺩت است _ﺍﻣﺎ_ﺯﯾﺒﺎ_ﺯﻧﺪﮔﯽ_ﮐﺮﺩﻥ_ﻳﻚ_ﻓﻀﯿﻠﺖ

داستان یک نخست وزیر

داستان کوتاه

ساعد مراغه ای از نخست وزیران دوران پهلوی نقل کرده بود :
 زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم
 و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم.
 اما وی با بی اعتنایی تمام سری جنباند و گفت:
 "خاک بر سرت کنند؛ فلانی کنسول است؛ تو نایب کنسولی؟!"
گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم. آن هم با قیافه ایی حق به جانب. ..
باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت
: "خاک بر سرت کنند؛ فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟!"
شدیم معاون وزارت امور خارجه که خانم باز گفت
: "خاک بر سرت؛ فلانی وزیر امور خارجه است و تو ...؟!"
شدیم وزیر امور خارجه و گفت: "فلانی نخست وزیر است ... خاک بر سرت کنند!!!"
القصه آنکه شدیم نخست وزیر و این بار با گام های مطمئن به خانه رفتم
 و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی بیفتد.
تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشید و گفت:
 "خاک بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی"

حذر از عشق ندانم

یاحسین (ع)
حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پیش تو؟‌
هرگز نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم

ثوابدان سوراخ

آیت الله مجتهدے(ره)


✶ ما کم ثواب نمےکنیم

ثواب‌دانمان سوراخ است!


✱ فلان عمل خوب را انجام مۍدهیم،

وبه ما ثواب می‌دهند، ولی گناهی را مرتکب مۍشویم و

 ثواب ها هم مےریزد و از بین مےرود!