حـریم آســــــمانی

حـریم آســــــمانی

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
حـریم آســــــمانی

حـریم آســــــمانی

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

داستانک معنوی

داستانک_معنوی
حکایت حاج سید مهدی قوام و کمک به زن روسپی
سید، دست به سینه از رواق خارج می‌شود. چراغ‌های مسجد دسته دسته روشن می‌شوند.

الحمدلله، ده شب مجلس با آبروداری برگزار شد.

آقا سید مهدی که از پله‌های منبر پایین می‌آید، حاج شمس‌الدین  بانی مجلس هم

کم کم از میان جمعیت راه باز می‌کند تا بهش برسد. جمعیت

هم همینطور که سلام می‌کنند راه باز می‌کنند تا دم در مسجد.

وقت خداحافظی، حاجی دست می کند جیب کتش، آقا سید! ناقابل، اجرتون با صاحب اصلی محفل.
دست شما درد نکند، بزرگوار!
سید پاکت را بدون اینکه حساب کتاب کند، می‌گذار پر قبایش.

مدت‌ها بود که دخل را سپرده بود دست دیگری!

آقا سید! حاج مرشد شما رو تا دم در منزل همراهی می‌کنن.
حاج مرشد، پیرمرد ۵۰ ، ۶۰ ساله، لبخندزنان نزدیک می‌شود. التماس دعای حاج شمس و راهی راه. 


 
ادامه مطلب ...