ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
به یک سکون خاموش رسیده ام
سکونی که ابتدا وانتهایش دارد مرا بیچاره می کند
بی خیال شدن وبی درد شدن خودش مکافات بزرگی است
این روزها حال خوشی ندارم کاش فقط من بودم وکسی که حرفهایم را می فهمید
بامن حرف میزد ولا اقل قسمتی از تلخی هایم را تاب می آورد
عجیب خدا را گم کرده ام .
خدای خوبم کجایی مرا تنها در این گرفتاریهای عجیب وغریب رها نکن
گفتارهای نامفهوم مرا درک کن ...
بدان که دوستت دارم ای یکتای بی همتای من .گرچه دل ونگاهم را آلوده ساخته ام
صدای قرآن قبل از اذان از مسجد محل به گوش می رسد
ومن باز چه غریبانه کبوتر دلم را به پرواز در می آورم تا غریبانه راهشان بدهی
تا باز هم بنده ات را بنده نوازی کنی
حواسـم را هر کجا که پرت می کنم
باز کنار تو می افــتد