امام على (علیه السلام) در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند
گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى که براى صاحبش ، هم امید بخشش داریم و هم ترس از کیفر.
سپس فرمود: اما گناهى که بخشیده است ، گناه بنده اى است که خداوند او را در دنیا کیفر مى کند
و در آخرت کیفر ندارد. در این صورت خداوند حکیم تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کیفر کند.
اما گناهى که نابخشودنى است ، حق الناس است یعنى
ظلم بندگان نسبت به همدیگر که بدون رضایت مظلوم بخشیده نمى شود.
و اما نوع سوم ، گناهى است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ،
توبه را نصیب او نموده است ، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است
و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره چنین بنده اى ، هم امیدواریم و هم ترسان .
(بحار الانوار، ج6، ص29)
ای خداااای بزرگ دوست دارم
دوست دارم چون تو همیشه کنارم بودی منو ببخش که هیچوقت خوب ندیدمت
الهی یا رب دوست دارم
تو تنها کسی هستی که بهم رحم می کنی باوجود تمام نقص ها گناه ها .آلودگی ها بازم منو میخوای
بازم دعاهامو مستجاب میکنی ونمیزاری غم وناراحتی منو از پا دربیاره
خدایا جشمام پر اشک وناله است کاش میتونستم دستاتو بگیرم وببوسم ونشون بدم که .واقعا اونقدری که خودم فکر میکنم ادم بدی نیستم
یا اینکه نمیخوام ادم بد وبنده ی سرکشی باشم
ای خدایی که هر روز وهر روز خطاهامو مبنی وبه روم نمییاری وبازم میگی برگرد .
حالم خووش نیست کاش همیشه وهمیشه کنارت بمونم
من بد کردم بد خیلی بد اما به جمیع خوبان عالمت قسم که من جاهل بودم غافل بودم یادت نبودم فراموشت کردم وغلط کردم
غلط زیادی
نفهمیدم
بازم با این وجود ابرومو نریختی بازم بهم رحم کردی وفرصت دادی
اما ازت میخوام به جلال وبزرگیت قسم تا پاکم نکردی راضی نشو که با شرم وخجالت در پیشگاه تو حاضر بشم
ای بازگرداننده انچه از دست رفته به من بازگردان انچه از خوبی ورحمت تو بر من کم شده
// /
امشب باز مهمان اشک وآهم
خدایا کجایی؟خودتو نشونم بده
بزار فقط عاشق تو باشم
گناه سخت وسنگینه
دنیام داره تموم میشه دارم به انتها میرسم و
آخرت قدم به قدم داره بهم نزدیک میشه
پس بازم مثل همیشه منو دریاب
نزار حسرت وعذاب بره تو وجودم
تو این مجازی خیلی ها ترکم کرد خیلیا رفتن وتحویلم نگرفتن
نزدیک ترینهایی که حس میکردم میتونن نجاتم بدن بهم پشت کردن
ودیگه کاری باهام ندارن دیگه از یادشون رفتم اما تو هر لحظه هر ثانیه کنارم بودی وندیدمت
بازم منو ببخش
ببخش بنده ای رو که دل وروحش رو نتونسته کنترل کنه
خــدایــــــــــا . . . .
می دانم این روزها از دستم خسته ای
کمی صبر کن خوب می شوم...
بگذار باران بزند
دلم بگیرد
میروم زیر آسمانت
دستهایم را می سپارم به دستت
سرم را می گیرم به سمتت
قلبم مالِ تو
اشک هایم که جاری شود
می شوم همانی که دوست داری
پاک ...
استوار ...
امیدوار ...
بگذار باران بزند...
* دزدی به مزرعهای رفت و جوالی را همراه خود برد. اوّل مقداری کدوحلوایی و هندوانه و خربزه در جوال ریخت، بعد مقداری سیب و سیب زمینی و بادمجان و خیار، و روی آن مقداری سبزیهای مختلف مثل تره و ریحان، درِ جوال را بست و آمادهی فرار شد. ناگهان صاحب مزرعه با نوکرهایش رسیدند. نوکرها دزد را گرفتند و به درختی بستند و از ارباب پرسیدند با او چه کنیم. ارباب دستور داد هر چه داخل جوال است، یکی یکی بیرون بیاورند و به سر دزد بزنند. و نوکرها مشغول شدند و سبزیهای لطیف را که روی جوال بود یکی یکی برداشتند و به سر دزد میزدند، ولی دزد گریه میکرد و میگفت
: اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً: «خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن». چون میدانست آخر کار چیزهایی مثل کدوحلوایی و هندوانه و خربزه را که اوّل در جوال ریخته، بر سرش خواهند زد. در آخرت هم همان چیزهایی را باید متحمّل شویم که در دنیا در جوالمان ریختهایم. البته دوست اهل بیت علیهمالسّلام ته جوالش سوراخ است و عملی را، چه صالح و چه ناصالح، ذخیره نمیکند. همانطور که امیرالمؤمنین علیهالسّلام بر کفن سلمان با انگشت نوشتند:
وَفَدْتُ عَلَی الْکَریمِ بِغَیْرِ زادٍ مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّلیمِ»
(بدون زاد و توشهای از کارهای خوب و قلب سلیم بر خدای کریم وارد شدم.)
سیّئات را استغفار میکند: التّائبُ مِن الذَّنْبِ کَمَن لا ذَنْبَ لَهُ: «کسی که از گناه پشیمان و تائب باشد، مثل کسی است که گناهی ندارد». حسنات را هم کار خدا میداند، نه کار خودش: مَا اَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ: «هر خوبی و حسنهای که به تو رسید، از خداست». بنابراین دوست اهل بیت دست خالی است. خدا هم دست خالیها را دوست دارد؛ چون کسی که بر فرد کریم وارد میشود، زشت است همراه خود زاد و توشهای بردارد.
الهی دستانم خالی خالی است تهی از زاد وتوشه ای هر چه هست آن تست
شاهرخ ضرغام
ثابت کرد
اگر میان باتلاق تباهی و گناه هم باشی
مےتوانی شهید شوی
فقط
باید
مطیع و عاشق امام باشی
عشق شاهرخ به امام خمینی و توبه مردانه، عاقبت بخیرش کرد