حجاب یعنی

تصویر خاص

یه تصویر خاص ودوست داشتنی

داستانک معنوی

داستانک_معنوی

حکایت حاج سید مهدی قوام و کمک به زن روسپی

سید، دست به سینه از رواق خارج می‌شود. چراغ‌های مسجد دسته دسته روشن می‌شوند.

الحمدلله، ده شب مجلس با آبروداری برگزار شد.

آقا سید مهدی که از پله‌های منبر پایین می‌آید، حاج شمس‌الدین  بانی مجلس هم

کم کم از میان جمعیت راه باز می‌کند تا بهش برسد. جمعیت

هم همینطور که سلام می‌کنند راه باز می‌کنند تا دم در مسجد.

وقت خداحافظی، حاجی دست می کند جیب کتش، آقا سید! ناقابل، اجرتون با صاحب اصلی محفل.

دست شما درد نکند، بزرگوار!

سید پاکت را بدون اینکه حساب کتاب کند، می‌گذار پر قبایش.

مدت‌ها بود که دخل را سپرده بود دست دیگری!

آقا سید! حاج مرشد شما رو تا دم در منزل همراهی می‌کنن.

حاج مرشد، پیرمرد ۵۰ ، ۶۰ ساله، لبخندزنان نزدیک می‌شود. التماس دعای حاج شمس و راهی راه. 

---

 

فرق آرامش وآسایش

فرق آرامش و آسایش چیست؟

آسایش یک امر بیرونی و آرامش یک پدیده ی درونیه 

مردم ممکنه خیلی تو آسایش باشند اما معدود افرادی هستن که درآرامش زندگی میکنن

آسایش یعنی راحتی در زندگی که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به دست میاد

هرچی دلشون بخواد میخرن هر کجا خواستن میرن و ...

آرامش رو کسانی دارن که از درون سالم و سلامتند شاید بی چیز باشن امادلشون خوشه

به اونچه دارن راضین

شاید داشتن آسایش گاهی محقق نشه اما کاش

قناعت میکردیم وراضی بودیم وآرامش رو  با تمام وجود حس می کردیم

آروغ روشنفکری

عوام به آنانکه آروغ روشنفکری میزنند

یاخود راعالم بردیگران میدانند خوب کولی میدهند.

سوارت که شد نخواهی فهمیدعمریست الاغی را کول کرده ای

تصویرهفته‌نامه ملانصرالدین،۱۰ مارس ۱۹۰۷

حضرت عشق

❤️حضرت 

❤️عشق! 

❤️بفرما 

❤️که دلم 

❤️خانه 

❤️توست...

❤️سرعقل

❤️ آمده 

❤️هر بنده 

❤️که دیوانه 

❤️توست......

یا حی یا قیوم

بهترین بندگان

نژاد پرست یا قوم پرست چه فرقی داره ؟

بهترین بندگان باتقواترین انها هستن !!

انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم

دلم گرفته خدایا

امشب باز مهمان اشک وآهم 

خدایا کجایی؟خودتو نشونم بده 

بزار فقط عاشق تو باشم 

گناه سخت وسنگینه 

دنیام داره تموم میشه دارم به انتها میرسم و

آخرت قدم به قدم داره بهم نزدیک میشه 

پس بازم مثل همیشه منو دریاب 

نزار حسرت وعذاب بره تو وجودم 

تو این مجازی خیلی ها ترکم کرد خیلیا رفتن وتحویلم نگرفتن 

نزدیک ترینهایی که حس میکردم میتونن نجاتم بدن بهم پشت کردن 

ودیگه کاری باهام ندارن دیگه از یادشون رفتم اما تو هر لحظه هر ثانیه کنارم بودی وندیدمت 

بازم منو ببخش 

ببخش بنده ای رو که دل وروحش رو نتونسته کنترل کنه

نزدیک تر از من به خودم

ازمن به من نزدیکتر 

فصل دور از تو

دلخون تر از انـــار ... اناری تر از دلم ...

 این فصل ِ با تو بودن و دور از تو بودن است ...