خب درسته که من افکار واعتقادات باارزشی دارم ولی خب دلیل نمیشه کافه نرم
مادیشب بعد مدتهای مدید تصمیم گرفتیم برای تنوع وتجدید قوا بریم کافه البته من نمیگم کافه میگم کافی شاپ/مرده شور اسمشو ببره
خلاصه که فکر میکردم مثل همیشه امن وامانه وخانواده مییاد ومیره فوقش دخترها وممکنه حالا اون وسط یه غلطایی هم صورت بگیره
منتها داخل کافی که شدیم دیدم خیلی غلطای زیادی انگار در جریانه .خب ما چشمهامونو پوشوندیم ونشستیم .زمان اصلا نمیگذشت .برامون دمنوش آوردن ولی فهمیدم همون چای خودمونه مگه دمنوش چیز دیگه نبود ؟یه محیط تاریک وپرغبار واقعا من که چیزی نمیدیدم ازبس تاریک بود غلبه تاریکی محرز بود
خب همانگونه که خیره شده بودیم بردمنوشمان دوتاخانم با اوضاع نامناسبی میزکناری ما نشستن وکم کم شالها پایین افتاد وموهای رنگ کرده واستغفرالله دیگه نمیشه ادامه داد.وناگهان مشعلی روشن شد وسیگاری برلبان مبارک این خانمها نمایان شد .ازتعجب کمی شاخهایمان رشد کرد وراستش من اینجور مواقع فاز دلسوزانه میگیرم وفکر میکنم شان وشخصیت خانم در حدی نیست که سیگار بکشه وضع نامناسب حجاب هم بماند .ازبس از بچگی به پسرم در مورد مضرات دخانیات گفتم همش پرید وبا چشم خودش دید که خانم میانسال داره سیگار میکشه .خب تو شهر به این کوچیکی خانمها کی به این باور رسیدن نمیدونم من حتی احتمال میدم چند صباح دیگه مشروب هم سرو کننخب چرا کسی نمییاد نظارت کنه واقعا متولی نیست؟گرچه که ازمسول کافه خواستم تذکربده ومحترمانه قبول کرد وخانمها رفتن ولی واقعا برای من غیر قابل هضمه این رفتارها واین اتفاقات.
بماند که چندباری هم ازبیرون صدای داد وهوار مثل شعاردادن اومد ومن تو دلم ترسیدم .دیگه احساس نا امنی میکنم .تمام حرفاوتربیتام بی اثر میشه چه کنم که هربلایی سرمابیاد از خود ماست .خود خود خودما
صبح ها عمدا زودتر مییام بیرون که بتونم شاگردای قدیمم رو که میرن مدرسه ببینم .یه لبخند جانانه نثارشون میکنم وبهشون دست میدم .چرا پارسال اینقدر خوش اخلاق نبودم نمی دونم .حجی مثل همیشه چشاش اشکی شد وگفت خانم رفتینااااا همچین کشید که دلم هری ریخت پایین .خدایا نفرین این یک الف بچه ها منو نگیره .معاون جدید حسابی بهشون سخت میگیره .من بهش گفتم گربه رو دم حجله بکش نه اینکه قتل عام راه بندازه وهمه بیان بگن تو کجا رفتی ما غریب وتنها شدیم .
قصه وابستگی آدما هم به هم قصه غریبیه .یه مدت ازهم خوشمون نمییاد وبه زور تحمل میکنیم همدیگه رو اما وقتی قراربه جدایی میشه ودور شدن یادت مییاد چقدر طرف مقابل برات عزیزبوده تا یه مدتم دپرس میشی وحالت خرابه تا که اوضاع عادی میشه ودیگه فراموش میکنی خیلی چیزارو .ولی بازم خاطرات همیشه اون ته ذهنت چراغ سبز بهت نشون میدن ..
من تو مدرسه جدید با دخترایی که گاها اسیر مجازی بودن ماجرا دارم .فعلا منم مث اون معاون جدیده قتل عام راه انداختم وهمه ازمن میترسن .هرچی بهشون بانگاهم میگم بابا ازمن بینوا نترسین فایده نداره .یه جوری با چشمای وحشت زده بهم نگاه میکنن انگار الان حکم اعدامشونو صادر میکنم من همیشه اینجوری بوده اوضام .اولش ازم میترسن بعدا یه جوری میشه که من باید ازشون بترسم .کلا من نمیتونم به مدت طولانی از قوه قهریه وصلابتم استفاده کنم .
اما خب ته وجودم دوست دارم هم حساب ببرن وهم رومهربونیم حساب باز کنن امیدوارم موفق بشم
https://b2n.ir/p90701
پیرشدم
هروقت میگم پیرشدم یکی هست که بگه نه باباحالا کوتاپیری نه بابا شما هنوز جووونین .نه بابا این حرفای منفی رو نزنین .
یکی هم فاز برداشته بود که منو بزنه انگاربه اون گفتم تو پیر شدی
پیری که بد نیست خیلیم عالیه اصلا یه دعای قشنگه که میگن الهی پیر بشی
ولی ضعف وبیحالیش وزود خسته شدنش خدایی بده .من دیگه انرژی ندارم برا ادامه دادن .چجوری میخواستم برم سربازی امام زمان آخه
باز لاف ولاف ولاف .ولی خب میگم من همون گوشه کنارا هم بشینم یه قندی بشکنم یه لباسی رفو کنم یه تمبری بچسبونم /نمیدونم این تمبر چی بود افتاد تو دهنم آخه این روزا داریم کارنامه میزنیم تمبرهم میچسبونیم .به معاون اجرایی گفتم احتمالا دیگه آب دهن جواب نمیده یه کاسه پر آب کن بشین تمبرا رو بچسبون .والا تو اون محیط من افسردگی گرفتم این احساس پیری منم بی ربط به وقایع اخیر وپرت وپلا گفتن اطرافیان وهمکارانم نیست .
کم کم به این نتیجه رسیدم اجازه بدم روزگار سیلیشو به صورت مبارک اینا بزنه چون حرف حالیشون نیست .
واخ قلبم ریخت ...بعضیا چرا ازخودشون صداهای ناهنجاردرمییارن بماند نوشته من برای فرداها
این وبلاگ ممکن است حذف، تغییر نام و یا به طور موقت از دسترس خارج شده باشد.
خب خیلی جالب شد الان دیدم مادر باران هم وبلاگشو حذف کرده شایدم تغییر نام داده نمیدونم گرچه با بعضی پستهاشون کامل موافق نبودم اما وبلاگ خوبی بود وهمیشه سر میزدم خانم خوب وسرزنده ای بود که پستهاش واقعا به دلم مینشست وحس خوبی میداد لهجه شمالی ومهر خاصی که تو دل ونوشته هاش بود بسیار جالب بود .هرجاهستی برات بهترینهارو میخوام مادر باران عزیزم .
پس که این طور حتما دلیل موجهی برای حذف داشته والبته حق هم دارن .منم بگردم یه دلیل پیداکنم برای حذفیدن .فعلا که دلم نمییاد.
شیطونه میگه یابزنم این وبلاگو نیست ونابودکنم یا خودمواصلاح کنم وخوش اخلاق بشم بیام یکم بنویسم /چون حالم واقعا خوب نیست
یکم ازملکوت وحریم آسمانی دور بشیم
مدارک رتبه بندی رو دارم بارگذاری میکنم وکلی فکر توذهنم میییاد
بهتره که فکرامو برملا نکنم والا آبرو ریزی میشه وآبروی خیلیا میره
البته بالا دستیا
یکی از این فکرا اینه که چرا معلم مملکت من هنوز بلد نیست مدارکشو خودش بارگذاری کنه
یکی دیگه اینکه چرا فکر میکنه اگر مدارکشو بارگذاری کنه اطلاعاتش به سرقت میره مگه اطلاعات جاسوسیه؟یه تیکه ورقه دیگهدیگه اینکه چه کاریه ؟واقعا چه کاریه .هنوزم باید فکر کنیم نونمون حلاله یا نهمن اعتراض دارم خیلی هم دارم
ملکوت اهانت و بیتوجهی به فقیر
من أهانَ فَقیرا مُسلِما مِن أجلِ فَقرِهِ و استَخَفَّ
بهِ فَقدِ استَخَفَّ بحَقِّ اللّه، و لَم یَزَلْ فی مَقتِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ و سَخَطِهِ حتّى یُرضِیَهُ؛
هرگاه یک فرد، فقیر مسلمانی را به خاطر فقرش مورد اهانت قرار دهد،
به عبارتی او را تحویل نگیرد و او را کوچک بشمارد؛ این فرد حق خداوند را خفیف دانسته
و خداوند از این فرد راضی نخواهد بود و هیچ یک از کارهای خیر او پیش خداوند به چشم نمیآید
و هیچ اثری نمیبیند و خداوند نظر رحمت خودش را از او میگیرد تا زمانی که او را راضی کند.
ملکوت عیادت از مریض
«وَ مَنْ عَادَ مَرِیضاً فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ یُمحِیَ
عَنْهُ سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ وَ یُرْفَعُ لَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ وُکِّلَ بِهِ
سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ مَلَکٍ یَعُودُونَهُ فِی قَبْرِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ»
اگر فردی به عیادت مریضی برود، به ازای هر گامی که از منزلش برمیدارد
تا زمانیکه به خانه بازگردد، برایش هفتاد میلیون حسنه نوشته میشود
و هفتاد میلیون بدی از او برداشته و محو میشود. هفتاد میلیون درجه بالا رفته
و هفتاد میلیون فرشته وکیل او میشود. در قبر (برزخ) به عیادت او میروند
و از برزخ تا قیامت هم هفتاد میلیون فرشته برای او استغفار میکنند.
آخرین خطبه پیامبر
ثواب الاعمال وعقاب الاعمال ص282
همیشه درّندگی زبان، با خنجر پرخاش و تندی نیست!
گاهی زخمِ شوخیهای زشت و بیهوده،
و یا دست انداختن و تمسخر دیگران،
که ظاهراً با خنده و شادی همراهند؛
چنان برّندهاند که انسان را از چشم خداوند ساقط میکنند.
#استاد_شجاعی
سلام
آیا صرف قران خوندن باعث رستگاری میشه ؟
باید بگم خیر فقط کسانی که باتدبر به آیات نگاه کنن وجزو متقین باشن رستگار میشن .
اثرش روی زندگی ماها زمانی مشخص میشه که
واقعا پایبند به احکام الهی ومطالب عمقی واخلاقی قران باشیم .
اگر اخلاقت اخلاق قرانی باشه امیدوارباش که دین ودنیات درست میشه یصلح لکم اعمالکم
حتی اگه ندونی هم خدا برات اشتباهاتت رو اصلاح میکنه
اخلاق قرانی ینی غیبت نکن دروغ نگو مهربون باش ظالم نباش و.....
وعقایدت هم باید توحیدی باشه تا بتونی حقیقت رو درک کنی
خداکنه ماهم در زمره متقین قرار بگیریم
نهج الفصاحه، ص ۳۷۰
سلام
ایام عزای حسینی روخدمت همه شما تسلیت عرض میکنم .ان شا الله جزو عزاداران با بصیرت باشیم و
در پای جان دادن برای این خاندان دچار تردید ولغزش نشیم
جمله زیبا وسوزناکی نظرم رو جلب کرد
"دو ماه عزاداری میکنیم که عصر #عاشورا نمیریم"
واقعا آن قدر این مصیبت بزرگه که تو هر دل کوچیکی جا نمیشه دوماه آرام آرام وجرعه جرعه باید این مصیبت رو هضم کرد
حسین جانم زنده به عشق توییم مارودریاب که دستمون خیلی خالیه
ای فرزند آدم...
تندی نکن با کسی که تو را بر او مسلط کردند تا با تو تندی نکنم.
در نهان و نیز هنگام شادمانی به یاد من باش تا در غفلتها به یادت باشم.
آن گاه که در برابر من به نماز می ایستی،شتاب نکن.
هر که از بندگان گناهکارم نزد تو آمد و به تو پناه برد، بگو خوش آمدی و آسوده شدی، چه جایگاه بزرگی است پیشگاه خداوند جهان. و بر ایشان آمرزش بخواه ...
ای فرزند آدم!
خودت را محو بندگی من کن تا دلت را پر از بی نیازی کنم...
ای فرزند آدم....
هر زمان که مرا بخوانی و به من اُمید داشته باشی.... تمام آنچه که برگردن توست می بخشم و اگر به وسعت زمین همراه با گناه به پیش من آیی ، من به وسعت زمین همراه با مغفرت به نزد تو می آیم ، مادامی که شرک نورزی ، و اگر مرتکب گناه شوی بنحوی که گناهانت به مرز آسمان برسد سپس استغفار کنی ، تو را خواهم بخشید.
ای فرزند آدم ....
حاجت از من می طلبی ولی من بر آورده نمی کنم ، چرا که به منافع تو آگاهم و می دانم این را که از من می خواهی ضرر به تو می زند ... سپس تو نسبت به خواسته ات اصرار می کنی ، در نتیجه آنچه که می خواهی به تو می دهم. آنگاه از همان داده هایم بر معصیت و گناه کمک می جویی. پس اراده می کنم که آبروی تو را بریزم و تو دست به دعا بلند می کنی و من آبروی تو را حفظ می کنم. چقدر با تو با خوبی برخورد کنم و تو چقدر با بدی و زشتی با من معامله می کنی.
نزدیک است نسبت به تو به گونه ای خشمگین شوم که بعد از آن هیچگاه راضی نگردم.
ای فرزند آدم ...
چرا انصاف نمی دهی ؛ من بوسیله نعمتهای خود ، محبوب تو می شوم و تو بوسیله گناهان در نزد من مبغوض می شوی ، خیر و رحمت من به سوی تو نازل می گردد و شرّت به سوی من بالا میاید و پیوسته فرشته ای بزرگوار در هر شب و روز برایم عمل قبیحت را گزارش می دهد.
اگر وصف خود را از دیگری بشنوی و حال آنکه ندانی مورد نظر ، خودت می باشی ...هر آینه نسبت به چنین فردی خشمگین خواهی شد.
پس در آنچه که به تو امر نمودم مرا اطاعت کن و آنچه صلاح توست به من نیاموز.
ای فرزند آدم...
لحظه ای در صبح مرا یاد کن و لحظه ای در عصر ، هرچه خواهی به تو می دهم.....
در هر روز رزق و روزی می رسد و حال آنکه تو غم روزی می خوری و حال آنکه از عمرت کم می شود ولی تو محزون نمی شوی ، به دنبال چیزی هستی که تو را طاغی و یاغی می کند و حال آنکه در نزد تو چیزی است که کفایت امرت را می نماید.
ای فرزند آدم ...
مرا در پیشگاه مردم یاد کن ...
در این صورت تو را یاد خواهم کرد در پیشگاهی که بهتر از پیشگاهی که تو مرا یاد کردی باشد.
ای فرزند آدم...
مرا در حال خشم و غضب یاد کن در این صورت تو را در حال خشم و غضب خود یاد می کنم و بر تو سخت نخواهم گرفت در وقتی که سخت خواهم گرفت...
از یاری رساندن من راضی باش زیرا یاری دادن من به تو بهتر از یاری دادن خود برای خودت می باشد.
ای فرزند آدم ؟
خود را برای بندگی من مهیّا نما در این صورت قلب تو را بی نیاز خواهم کرد و تو را بسوی خواسته هایت واگذار نخواهم کرد و بر من واجب خواهد بود که حاجت تو را بجا آورم و قلب تو را مملو از خوف و ترس از خود می کنم و اگر برای بندگی من خود را مهیّا نسازی ، قلب تو را مشغول به دنیا خواهم کرد سپس حاجت تو را بجا نخواهم آورد و تو را به خواسته هایت واگذار خواهم کرد.
آری...
هرگونه که می خواهی باش ، همانگونه که وام می دهی همانگونه نیز وام می گیری ، هر کس به رزق قلیل الهی رضایت دهد خداوند عمل خوبِ کم او را قبول می کند و هر کس به حلال اندک راضی باشد سوال و پرسش او سبک خواهد شد و کاسبی او پاکیزه خواهد شد و از گناهان خارج خواهد شد.
ای فرزند آدم ؟
هر روز که می گذرد از ایّام عمرت کم می گردد و تو خبر نداری... و هر روز ، روزی من به تو می رسد ولی تو شکر آن را به جای نمی آوری ، نه به کم قانع می شوی و نه به زیاد سیر می گردی.
ای فرزند آدم....
چه خوب مولائی هستم من و چه بد بنده ای هستی تو. ( هرگاه ) از من خواسته ای داشتی به تو عطا کردم و بدی های تو را یکی پس از دیگری می پوشانم ، من از تو خجالت می کشم ولی تو از من حیا نمی کنی........
امام علی سلامالله علیه:
فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ قبل از اینکه دلت سخت شود و فکرت پر مشغله به تادیب تو اقدام کردم.
نامه ۳۱ نهج البلاغه
همچنین:
به ادب آموزی (تربیت درست) تو اقدام نمودم قبل از آنکه مرجئه و فرقه های منحرف ذهن تو را آلوده کنند.
ادیب
قبل ازاینکه بچه هاتون دنبال فرقه های عجیب وغریب برن
دنبال تربیت وتادیبشون باشید .بخصوص تواین دوره وزمونه
والا ِِ.....
پرهیز از دورویی ها
خدایا به تو پناه میبرم که ظاهرمن در برابر دیده هانیکو، ودرونم در آنچه که از تو پنهان میدارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتاری که تو از آن آگاهی، توجه مردم را به خود جلب نمایم و چهره ظاهرم را زیبا نشان داده، با اعمال نادرستی که درونم را زشت کرده به سوی تو آیم، تا به بندگانت نزدیک، و از خشنودی تو دور گردم.
نهج_البلاغه_حکمت۲۷۶
حال خوش معنوی یعنی
نگران نبودن و غم نداشتن
مثل بچه که به پدر مادر اطمینان داره
اگه ما هم به خدا اطمینان داشتیم
برای آینده نگران نبودیم و غم نداشتیم
#استاد پناهیان
باقیات_موبقات
هر چیزی درعالم, باقیاتی دارد و موبقاتی.
گاهی یک حرف,یک رفتار,یک گفتارِ ما...انعکاسات و اثراتی در عالم دارد, که برای ما قابل محاسبه نیست,و خداوند محاسبه میکند.
☀️"یحاسبکم به الله" ۲۸۴ بقره☀️
طولانی بودنِ روز قیامت, به همین دلیل است.
حتی اگر فعل ما عینا تکرار نشود,
در تمام افرادی که حضور دارند,اثر می گذارد.
ما یا موثریم, یا مقصر.
به خدا پناه میبریم, از سوء الحساب
خدابه همه ما رحم کنه
استاد پناهیان
اگر فکر کنیم زمان، طولانی هست؛ برای این است که درست نگاه نکردیم و ظرفهای اندازه گیری ما درست نیست.
نگاههای غیر واقع بینانه ی ما می گوید: مشکلات تو بیشتر از ظرفیت ات هست! مردم از تو خوشبخت تر هستند!
می گویند نعمات تو از بقیه کمتر هست و ما را بی خیال می کنند و همه چیز را تغییر می دهند! نگاههای اشتباه، ما را ناراضی می کنند.
ما باید تعیین کنیم؛ چه نگاهی داشته باشیم.اگر نگاه ما، رها شود عجیب و غیر واقعی می شود.
به زمان، کوتاه نگاه کن. زمان کوتاه است واقعا کوتاه است.دلایلی دارد.
با یک محاسبه ساده ی ریاضی می توانید متوجه این مسئله شوید.
این محاسبه، به ایمان هم نیازی ندارد؛ فقط کمی علم و دقت می خواهد. بعد متوجه می شوید؛ زمان بسیار کوتاه است.
چند سال در دنیا زندگی می کنیم؟ بگو هفتاد سال، بگو هفتصد سال. هفتصد سال را منها کنید
از بینهایت سالی که در آخرت زندگی خواهیم کرد، باز چه باقی می ماند؟ بینهایت. صفر را از بینهایت کم کنید، باز چه می ماند؟ بینهایت.
پس این هفتصد سال در مقام مقایسه با صفر یکی هست. یک روزی این را می فهمیم.
آن روزی که این را می فهمیم روز نیست، شب است.
شب اول قبر است و در این دنیا نیستیم!
چرا ما کوتاهی زمان را نمی بینیم؟ بخاطر این است که درست تربیت نشدیم.
ما دوست داریم زمان طولانی در اختیار داشته باشیم؛
بنابراین فکر می کنیم که زمان طولانی در اختیارداریم ولی با واقعیت تطبیق ندارد
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ
وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
صَلاَةً
کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً
کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ